شلیک از آمبولانس به اخلاق پزشکی

ساخت وبلاگ

جامعه‌ی اخلاق پزشکی ایران از انجام ساده‌ترین وظايف خود ناتوان مانده است. در این نوشته‌ی کوتاه، ابتدا مثالی از این وظايف عرضه می‌کنم و بعد، به علت این ناتوانی خواهم پرداخت.

شلیک به معترضان از آمبولانس

در جریان اعتراض‌های اخیر (شهریور و مهر ۱۴۰۱ خورشیدی) از آمبولانس به عنوان وسیله‌ای برای سرکوب سوءاستفاده شد. هم روایت‌های فراوان و هم عکس‌ها و فیلم‌های فراوانی وجود دارند که به روشنی نشان می‌دهند که از آمبولانس برای حمل و نقل ماموران سرکوب و بازداشت شدگان استفاده می‌شود. یکی از تکان‌دهنده‌ترین مستندات، فیلمی است که شلیک از داخل آمبولانس به معترضان را ثبت کرده است.

چرا این کار نادرست است؟

براساس تهعد‌های بین‌المللی و اصول قانونی و اخلاقی حرفه‌ای، وسایلی مانند آمبولانس با علایمی که بر روی آن‌ها درج است، باید از هرگونه استفاده‌ی نظامی مبرا بمانند. تا در گیرودارها بتوانند آزادانه وارد منطقه‌ی درگیری شوند و به مصدوم‌ها، از هر طرف که باشند، امداد رسانی کنند.

سوءاستفاده از آمبولانس برای سرکوب، به روشنی نقض اصول اخلاق، از جمله اخلاق و تعهد حرفه‌ای پزشکی است.

چرا جامعه‌ی اخلاق پزشکی موظف است که واکنش نشان دهد؟

وظیفه و هدف اخلاق پزشکی، پاسداشت اصول اخلاقی و تعهد حرفه‌ای در پزشکی است. وقتی چنین تعرض سهمگینی به ای اصول می‌شود، جامعه‌ی اخلاق پزشکی وظیفه دارد که واکنش نشان دهد. اگر نشان ندهد، نشانگر بیماری و ناتوانی یا مرده بودن آن است.

چرا جامعه‌ی اخلاق پزشکی ایران بیمار، ناتوان، یا مرده است؟

در ابتدا بگویم که برخی از اعضای شجاع و شریف جامعه‌ی اخلاق پزشکی ایران به طور فردی واکنش نشان داده‌اند. برای مثال، نامه‌ای را امضا کرده‌اند که از سوی جمع بزرگی از پزشکان امضا شده و به این موضوع هم پرداخته است. اما جامعه‌ی اخلاق پزشکی ایران به عنوان یک کل در سکوتی مرگبار و خجالت آور فرو رفته است.

علت آن تا حد زیادی عدم استقلال این جامعه است. هیچ، مطلقا هیچ نهاد مستقلی در جامعه‌ی اخلاق پزشکی ایران وجود ندارد. حتی کمیته‌های اخلاق در پژوهش که بنابه‌تعریف باید مستقل باشند، کاملا زیرمجموعه و حقوق بگیر همان موسساتی هستند که باید بر آن‌ها نظارت کنند! جامعه‌ی اخلاق پزشکی در ایران کاملا دولتی و حقوق بگیر و گوش به فرمان حکومت است.

همچنین فرآیند جذب دانشجو و استاد در این رشته به گونه‌ای بوده است که عده‌ی زیادی از جذب شدگان به کلی با مبانی اخلاق عقلانی و مستقل بیگانه‌اند. نمونه‌ی شرم‌آورش وقتی بود که یک استاد جوان این رشته در کنگره کشوری اخلاق پزشکی استدلال کرد که اگر فتوایی برای قتل یک فرد وجود داشته باشد و آن فرد به عنوان بیمار به بیمارستان مراجعه کند، وظیفه‌ی پزشکی به قتل رساندن آن بیمار است!

از جامعه‌ای که توسط افرادی و افکاری چنین آلوده شده است چه انتظاری می‌توان داشت؟

می‌دانم که همچنان مردان و زنانی شجاع و شریف در جامعه‌ی اخلاق پزشکی کشور حضور دارند. اما مسئله این است که این جامعه به عنوان یک کل واحد چنان زیر سلطه‌ی حاکمیت است که توان انجام وظايف خود را از دست داده است. این ناتوانی وقتی دردآور و فاجعه‌بار می‌شود که در روز روشن و مقابل دوربین‌های ثبت کننده‌ی حقیقت، از آمبولانس به مردم و به اخلاق و شرافت پزشکی شلیک می‌شود، و از بدن مرده‌ی اخلاق پزشکی کشور ناله‌ای هم بلند نمی‌شود.

و این یک دلیل از هزار دلیل آن است که بدون وجود نهادهای مدنی قوی و مستقل، سخن گفتن از اخلاق حرفه‌ای همانا نقش زدن بر آب، یا به تعبیر ساده‌تر، مسخره کردن خود است.

دکتر کیارش آرامش


برچسب‌ها: اخلاق پزشکی, مهسا امینی, آمبولانس, سرکوب
+ نوشته شده توسط کیارش آرامش در جمعه پانزدهم مهر ۱۴۰۱ و ساعت 15:58 |

درباره خرسندی...
ما را در سایت درباره خرسندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kiarasharamesh بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 1:33