چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش؟از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟نخستین روشی که انسانها برای پاسخ دادن به این پرسشها برگزیدند، «افسانه سرایی» بود.به این ترتیب، افسانههایی شکل گرفت که شرح میدادند که جهان چگونه و از چه به وجود آمد؟ انسانها چگونه پدیدار شدند؟ و چرایی زندگی انسانها و فرجام ایشان کدام است؟هر قوم و ملت و مذهبی، مجموعهای از این افسانهها را برساختند. چنان که نقش و نشان همان قوم و ملت و مذهب را در آفرینش و در کار جهان شرح میداد.ایرانیها هم از این قافله عقب نماندند. افسانههایی برساختند که برای خودشان و فرزندانشان و نسلهای آینده بگویند که از کجا آمدهاند و آمدنشان بهر چه بود و نیز این سقف آسمان و فرش زمین را که برافراشته و چرا پهن کرده است؟شاهنامهی فردوسی با نقل این افسانهها – یا بهتر بگویم، اسطورهها – آغاز میشود.فردوسی در دیباچه، خیلی گذرا، دربارهی آفرینش و ترکیب جهان سخن میگوید. همان افسانههای رایج آن روزگار که بر اساس چهار عنصر و چهار طبع بود و نیز ستارهشناسی بطلمیوسی با هفت آسمان و سیارههای گردان در آن و ستارههای ثابت بر سقف چرخان آسمان.فردوسی کار چندانی با آفرینش انسان ندارد. نه از آدم و حوا چیزی میگوید و نه از مشی و مشیانه.زود میپرد به اولین پادشاه: گیومرت یا همان کیومرث.و روایت زندگی و سرونوشت ایرانیان از اینجا آغاز میشود.چنین گفت کآیین تخت و کلاه/گیومرت آورد و او بود شاه(این بیت که همگی ما دوستش داریم و از بریم: نخستین خدیوی که کشور گشود/سر پادشاهان کیومرث بود، در تصحیح استاد خالقی مطلق نیست.)گیومرت در ریشهی پهلویاش یعنی زندهی میرا (گیو با گیان یا جان همریشه است و مرت یا مرگ و میرایی) .یعنی از همان ابتدا، «میرایی و ناپایداری زندگی» , ...ادامه مطلب
چهار انجمن علمی روانپزشکی و روانشناسی داخل کشور نامهای به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی نوشتهاند و نکتههای درست و مهمی را یادآور شدهاند، از جمله این که:قاضیها حق ندارند که تشخیص پزشکی یا روانپزشکی بگذارند.اصولا تشخیص روانپزشکیای به عنوان «شخصیت ضدخانواده» وجود ندارد.استفاده از تشخیص روانپزشکی به عنوان انگ و با هدف تحقیر متهم، به شدت نادرست است.استفاده از خدمات روانپزشکی به عنوان مجازات نیز اقدامی بسیار غیراخلاقی است.نوشتن این نامه اقدامی به جا و تحسین برانگیز است. در مقابل رذالت قاضیهایی که قصد دارند زنان شجاع کشورمان را با این حکمها تحقیر کنند و برای به بند کشیدن جامعه و برای (به خیال احمقانه خود) تحقیر مخالفان، از تشخیصها و خدمات روانپزشکی و روانشناسی سوءاستفاده کنند، لازم بود که صدایی از انجمنهای علمی درآید. در این میان دو گروه مدنی علمی بیشتر از همه وظیفهی اخلاقی داشتند که واکنش نشان دهند: سلامت روان و اخلاق پزشکی.نامهی انجمنهای علمی سلامت روان با لحنی نوشته شده است که برای نویسندگان آن داغ و درفش و بگیر و ببند را از پی نداشته باشد. این البته قابل درک است. تا همین جا هم در حالی که موج اخراج پزشکان همچنان ادامه دارد، نوشتن چنین نامهای مایهای گران از فضیلت و شجاعت را میطلبد و نشان میدهد.انتقادی که میشود که این نامه کرد، مخاطب قرار دادن رئیس دستگاه قضای جهموری اسلامی است. فردی با سابقه و لاحقهای سیاه از بیدادگری که قاضی اعدامهای بیشمار بوده و استدلالش در بحث، «گاز گرفتن» است (یادتان که هست، در یک مجادله، ایشان پرید و عیسی سحرخیز را گاز گرفت.) و تنها کاری که خوب و بی نقص انجام داده است، زدن سوت بلبلی لاتی در کنفرانس خبری بوده است (فیلمش موجود است و , ...ادامه مطلب